مسئله مرگ و سلامت روان

دسته بندی: بیماری ها و روش درمان, بهداشت

فکر کردن راجع به مرگ خود یا مواجه شدن با واقعیت مرگ عزیزان کار بسیار دشواری است اما به هر حال باید بپذیریم که روزی همه ما با این دشواری  مواجه می شویم و بنابراین دانستن مطلبی در این خصوص به حفظ سلامت روان ما کمک می کند...
نحوه واکنش ما به مرگ، بستگی به شرایط آن و باورهای شخصی و تاثیرات فرهنگی مان دارد. از آنجایی که مرگ، درک ما از راز حیات را به چالش می کشد، همیشه در برابر آن نوعی حس بیم و احترام داریم. خود فرآیند مردن هم چالش برانگیز است. کشفیات جدید علمی و پیشرفت های پزشکی مرگ و مردن را به دلیل الزام بیشتر افراد به تصمیم گیری در مورد گزینه های درمان که در گذشته ها در دسترس نبودند، بیش از پیش پیچیده ساخته اند.

 


درک این موضوع بسیار مهم است که مرگ یک موضوع کاملا متفاوت از فرآیند مردن است. مرگ نقطه پایان حیات است اما مردن، بخش پایان زندگی است. مردن می  تواند سخت و عذاب آور باشد و شکل آن بستگی به تاریخچه پزشکی فرد، واکنش وی به فشارهای عصبی، ماهیت بیماری و تعامل او با دیگران حین مردن دارد. تاثیرات فرهنگی و سامانه های اعتقادی فرد هم در این مساله نقش مهمی بازی می کنند.
برای بسیاری از افراد در حال احتضار، تجربیات زندگی هنوز هم دارای معنا و اهمیت قابل ملاحظه ای هستند. درک فرآیند مردن می تواند به افراد مبتلا به بیماری های لاعلاج و خانواده و دوستان آنها در کنار آمدن با این اوقات بسیار دشوار کمک کند.

ابتلا به بیماری لاعلاج

راه هایی که به مرگ ختم می شوند به اندازه زندگی های قبل از آن با هم متفاوت هستند. گاهی اوقات مرگ به طور ناگهانی و بدون هر گونه هشدار قبلی روی می دهد. در موارد دیگر، افراد بخشی از زندگی خود را با یک مرگ قریب الوقوع پشت سر می گذرانند. در مورد بیماری لاعلاج، فرد در حال مرگ، پزشک بیمار و مجموعه ای از دوستان و آشنایان به اندازه کافی فرصت دارند تا خود را برای مرگ آماده کنند. آنها می توانند راجع به موضوعات مهمی از جمله: آغاز یا توقف حمایت های تغذیه ای، احیا و درمان هایی مثل دارو، سرم یا دیالیز به بحث و گفتگو بپردازند. در خلال یک بیماری لاعلاج، فرد در حال مرگ، اغلب می تواند نظر خود را در مورد موضوعاتی مثل کالبدشکافی، اهدای عضو، مراسم کفن و دفن، از جمله به خاک سپاری و مسایل حقوقی روشن کند.
حقیقت مردن می تواند برای بسیاری، رعب آور باشد اما با حمایت و دلگرمی، افراد در حال مرگ و خانواده های آنها می توانند به فرصت ها و امکانات قابل ملاحظه ای دست یابند که تنها در چنین لحظاتی از زندگی وجود دارند.
خانواده ها هم در مواقعی که یکی از عزیزان شان دچار بیماری لاعلاج می شود، مجبور به چیره شدن بر واکنش های عاطفی پیچیده و دردناک هستند. هر کسی به شیوه ای مخصوص به خود، از پس این معضل برمی آید. در برخی موارد، فرد سوگوار ممکن است سعی کند مرگ حتمی عزیز خود را به فراموشی سپرده یا انکار کند و از هر گونه صحبت راجع به آن، حتی با شخص در حال مرگ امتناع ورزد. اگر چه مردن و حال احتضار برای افرادی که به نوعی درگیر آن هستند می تواند زجرآور و ناراحت  کننده باشد اما از زاویه دیگر فرصتی است برای کنار آمدن و پذیرفتن واقعیتی به نام پایان زندگی. روزها و لحظه های پایانی عمر می تواند سرشار از یادآوری خاطرات خوشایند و مفاهیم امیدوارکننده باشد.

درباره مرگ با هم حرف بزنید

اغلب افراد در حال مرگ را می توان (و اصلا بهتر است) از مرگ قریب الوقوع شان مطلع ساخت. به جز در مواردی که یک آیین فرهنگی خاص، تاکید بر بی خبر نگاه داشتن فرد در حال مرگ از مرگ خویش دارد، به طور کلی افرادی که دچار بیماری لاعلاج هستند، مایل اند صادقانه و بی پرده راجع به وضعیت خود آگاه شوند. در اغلب موارد، آگاه ساختن فرد به شکل صحیح از بیماری  لاعلاجی که دارد، نه تنها او را تضعیف نمی کند که باعث تقویت بهداشت روان او هم می شود. به علاوه، این کار ممکن است به فرد در حال مرگ این فرصت را بدهد تا دیگران را ببیند و با آنها صحبت کند. کارهای ناتمامش را به انجام برساند و خاطراتش را به رشته تحریر درآورد یا فرایض مذهبی را به شکل کامل تری برگزار کند. البته منظور این نیست که دادن چنین اخباری یا هضم آن کار ساده ای است. افراد در حال مرگ اغلب از تنها ماندن، تحقیر شدن و دلتنگی های لحظات پایان زندگی سخت در هراس هستند. برخی هم از مردن در بیمارستان یا زیر دستگاه های قلب و ریه مصنوعی بیم دارند. یک سری هم از اینکه آخر عمری سربار و وبال گردن عزیزان خود شوند، احساس نگرانی می کنند و عده ای هم معتقدند در این دوران روابط فردی آنها خدشه دار می گردد و با آنها دیگر مثل یک انسان طبیعی رفتار نمی شود. این نگرانی ها، اغلب چنانچه به فرد در حال مردن، فرصت صحبت کردن راجع به احساس ترس و حیرت در هنگام مواجهه با مرگ داده نشود، تشدید می گردند. شخصی که مبتلا به یک بیماری لاعلاج است، ممکن است با افراد غیرفامیل راحت تر صحبت کند. فرد در حال مردن و خانواده او نیازمند بحث و گفتگو در مورد مسایل علمی هم هستند. آگاهی از مدت تقریبی فرآیند مردن، در صورت مشخص بودن، کمک شایانی می کند. آیا چند روز، چند هفته یا چند ماه به پایان زندگی فرد مانده است؟ آگاهی از این موضوع این امکان را به خانواده فرد می دهد تا کارهای خود را برنامه ریزی کنند یا از پیش، در فکر گرفتن مرخصی باشند.

فرآیند مردن

به طور کلی درد، چه جسمی و چه روحی، مهم ترین عامل ترس فرد از مردن است. خوشبختانه، روش های مختلف کنترل درد، این امکان را فراهم می سازند تا با تسکین فرد، بدون عوارض جانبی قابل ملاحظه، از در مخاطره قرار گرفتن عظمت و آرامش مرگ جلوگیری شود. برخی از بیمارستان های بزرگ دارای درمانگاه های ویژه درد هستند یا آسایشگاه هایی دارند که در آنجا افراد متخصصی در زمینه کنترل درد فعالیت می کنند.داروهای مسکن قادرند با موفقیت بیشتر دردهای جسمانی را کنترل کنند. درمان های دیگری مثل بیوفیدبک (پس خوراند زیستی) یا شل کردن عضلات از طریق تمرکز فکر هم می توانند موثر واقع شوند. این رویکردها به تنهایی ممکن است قادر به تسکین کامل درد نباشند، به ویژه دردهای عمیق روانی که برخی، هنگام مردن تجربه می کنند.

خبر مرگ

وقتی به کسی گفته می شود که او دچار یک بیماری لاعلاج است، ایجاد یک سری حالات متفاوت مانند شوکه شدن، خشم، انکار و افسردگی در وی پدیده ناشایعی نیست. فرد در حال مرگ ممکن است نوعی احساس تنفر نسبت به همه انسان ها پیدا کند و از کامیاب شدن از باقی مانده عمر خود بی بهره بماند. او ممکن است بپرسد «چرا من»؟ برخی از افراد سعی می کنند راجع به این امر اجتناب ناپذیر به مذاکره پرداخته یا آن را به تعویق بیندازند. شاید بتوان آن را نوعی چانه زدن با خدا یا سرنوشت قلمداد کرد. اغلب اوقات، این معامله و چک و چانه زدن نتیجه مطلوبی هم در پی دارد و آن نوعی احساس آرامش و بی دردی است که فرد در طی این دوره پیدا می کند. بعضی ها هم در کمال آرامش، اهمیت و ارزش روزهای باقی مانده را درمی یابند و مهم نیست که این دوره چه قدر طول بکشد.

منبع: http://salamat.ir

عمده مقالات بخش پزشکی و سلامت به قلم استاد حسین معارفی دارنده وبسایت تجارب طب سنتی و اسلامی و حاصل سالها تجربه ایشان در امر درمان بروش های طب سنتی و اسلامی می باشد. همچنین حق نشر مجدد مطالب ایشان در وبسایت شفاسنتر بدون هیچگونه دخل و تصرف از ایشان اخذ شده است.

پل های ارتباطی

دفتر مرکزی قم: بلوار امین - بین کوچه 11 و 13

تلفن: 02532930344 - 09127553030

  • دانشنامه شفاسنتر
  • فروشگاه عسل حکیم
  • جامعة علوم القرآن